کد مطلب:224093 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

ولایتعهدی حضرت امام رضا
اكثر مورخین نوشته اند چون هارون مرد مأمون با برادرش صلح كرد و پس از او به خلافت رسید و در اطراف كشور پهناور اسلام نفوذ یافت و زمام ولایات عرب را در قبضه اختیار حسن به سهل نهاد و خودش در مرو اقامت داشت در حجاز و یمن فتنه و آشوبی بر پا شد و برخی سادات عباسی و علوی كه به طمع خلافت افتاده بوند به مخالفت پرداختند مردم عراق هم به حكومت حسن به سهل راضی نبودند و لذا گروهی فراوان به تبعیت علویان پرداخته و علیه مأمون قیام كردند این اخبار به مرو رسید مأمون برای خوابانیدن فتنه و خاموش كردن آتش اختلاف با فضل به سهل ملقب بذوالریاستین كه مقرب ترین اركان دولت او بود به مشورت پرداخت و قرار شد حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را به ولایتعهدی انتخاب كند تا سایر سادات علوی پیروی كنند و ساكت بشوند برای اجراء این منظور رجاء بن ابی الضحاك را با چند نفر از خواص با نامه به مدینه فرستاد تا با احترام و تجلیل تمام آن حضرت را به مرو برسانند.

چون حضرت با آن استقبال بی نظیر به خراسان رسید مأمون تكلیف كرد كه مكنون ضمیر من آنست شما خلافت را قبول كنید من كناره گیری كنم امام فرمود ممكن نیست پس از آن گفت پس ولایتعهدی را قبول نمائید حضرت ابا داشت تا جلسه رسمی از كافه مردم مسلمان و از طبقات مختلف ملت تشكیل داد دستور داد با آن حضرت بیعت كنید اكابر و اشراف امراء



[ صفحه 520]



و اعیان همه بیعت كردند (7 رمضان سال 201 هجری).

شیخ مفید می نویسد اول كسی كه بیعت كرد عباس بن مأمون بود و 33 هزار سادات علوی و عباسی را جمع كرده بود همه بیعت كردند خطباء و شعرا برخاسته قصاید و مدایحی خواندند و سرودند وصیت ولایت عهدی امام رضا تا دیوار چین رسید به شرق و غرب اسلام اعلام كردند.

در شواهد النبوة می نویسد: چون امام رضا ولایتهدی مأمون را قبول كرد در آخر آن صحیفه چنین نوشت:

الجفر و الجامعة یدلان علی ضد ذلك و ما ادری ما یفعل بی ولا بكم الحكم لله یقضی الحق و هو خیر الفاصلین لكنی امتثلت امر امیرالمؤمنین و اثرت رضاه و الله یعصمنی و ایاه.